وی دستگیر شدگان یا کشته شدگان عضو سازمان را “نونهالانی توصیف کرد که جگر گوشگان و پرورش یافتگان امید این مملکت بوده اند،عاشق وار و یا دیوانه وار، فداکار یا گناهکار در طاس لغزنده ای افتاده اند.”وی ضمن رد اتهام این که محاربان علیه نظام آمریکایی اند، اعضا و هواداران سازمان را “جوانان جانباز” خواند که نمی توان آنها را “مزدور” دانست!
الفبا/سرویس سیاسی؛امیر انتظام سخنگوی دولت موقت نیز بر روابط حسنه با آمریکاتاکید داشت.اوحتی غیر مستقیم به حضور متخصصان نظامی در ایران اشاره کرد.این مسائل در کنار دیدار بازرگان در بیست وپنجمین سالگرد انقلاب الجزایر با برژینسکی مشاور کارتر باعث واکنش های گسترده به دولت موقت شدبطوریکه حزب جمهوری اسلامی وحوزه ی علمیه قم بیانیه دادند و بر آگاهی امام از جزئیات این دیدار در زمانی که امام از رابطه با امریکا مخالف بود محکوم کردند.بدنبال مسئله در پی خشم دانشجویان انقلابی در 13 ابان 58 سفارت جاسوسی امریکا در ایران تسخیر شد و امام تسخیر سفارت را انقلاب دوم نامید .
بدنبال تسخیر لانه جاسوسی مهندس بازرگان استعفای خود را در قم تقدیم امام کرد ، بدین شرح : حضور محترم حضرت آیتاللهالعظمی امام روحالله الموسوی الخمینی دامه برکاته. با کمال احترام معروض میدارد پیرو توضیحات مکرر و نظر به اینکه دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت میسر نمیباشد، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم میدارد تا به نحوی که مقتضی میدانند کلیه امور را در فرمان رهبری بگیرند یا داوطلبانی را که با آنها هماهنگی وجود داشته باشد مامور تشکیل دولت فرمایند.
یک روز پس از استعفای دولت موقت، امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی طی حکمی شورای انقلاب را مامور اداره کشور کرد. متن فرمان امام بدین شرح است: شورای انقلاب جمهوری اسلامی. چون جناب آقای مهندس بازرگان با ذکر دلایلی برای معذور بودن از ادامه خدمت در تاریخ ۵۸/۸/۱۴ از مقام نخستوزیری استعفا نمودند ضمن قدردانی از زحمات و خدمات طاقتفرسای ایشان در دوره انتقال و با اعتماد به دیانت و امانت و حسننیت مشارالیه استعفا را قبول نمودم. شورای انقلاب را مامور نمودم برای رسیدگی و اداره امور کشور در حال انتقال و نیز شورا ماموریت در اجرای امور زیر را بدون مجال دارد:
۱- تهیه مقدمات قانون همهپرسی قانون اساسی، ۲- تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی، ۳- تهیه مقدمات تعیین رییسجمهور. لازم به تذکر است که با اتکال به خداوند متعال و اعتماد به قدرت ملت عظیمالشأن باید امور محوله را خصوصا آنچه مربوط است به پاکسازی دستگاههای اداری و رفاه حال طبقات مستضعف بیخانمان به طور انقلابی و قاطع عمل نمایند.
نامه ی مهندس بازرگان به محمدرضا پهلوی پس از تسخیر لانه ی جاسوسی:
اعلیحضرت سابق آقای محمد رضا پهلوی
می خواهم پیشنهادی بدهم که به خواست خدا خیر بزرگ برای همه و از جمله شما و شهبانو در دو دنیا خواهد داشت. در برابر وضع وحشتناک حاضر و مساله لاینحلی که گروگان گیری اعضا سفارت آمریکا و سر سختی طرفین دعوی بر سر استرداد شما بوجود آورده است و می رود که خدای نخواسته عالمی به آتش و مرگ کشیده شود بیایید یک ژست عالی تاریخی و در عین حال ساده انجام دهید:
اعلام مراجعت به ایران برای حضور و دفاع خود در محاکمه بنمایید، کلید نجات مملکت و باز شدن گره کور بین الملل و همچنین آزادی وجدانتان و خروج از وحشت حاضر بدست شما است.به خاطر هموطنان و برای اثبات دوستی و خدمتگزاری به آنان و به شریعت که همیشه مدعی بوده اید این کار را بکنید و بی درنگ هم بکنید. گروگان ها آزاد خواهند شد، مردم آمریکا که نمی گذارند دولت شان شاه را تحویل بدهد راضی و خلاص خواهند شد.حمله به ایران و هرگونه مشکلات و مصائب احتمالی مرتفع می شود. اروپا و آسیا از نگرانی بیرون می آیند و بالاخره شهرت جهانی و افتخار خدمت بی نظیری که کفاره ای از گذشته و آبرویی برای آینده خواهد بود می خرید
مهم تر از اینها مشکلی بود که در مجلس خبرگان پیش آمد و مخالفت صریح با اصل ولایت فقیه
اعتراض سران نهضت آزادی به رأی نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساس تا جایی رفت که امیر انتظام، عضو فعال نهضت آزادی و سخنگوی قبلی دولت موقت در مقام سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی به سوی مراد خود، بازرگان در تهران شتافت و ایده انحلال مجلس خبرگان یا استعفای دولت موقت را در اعتراض به این مصوبه مجلس خبرگان به او پیشنهاد کرد. او از بازرگان خواست پیش از مطرح کردن این پیشنهاد برای امام (ره)، آن را در گفت وگو با خبرنگاران علنی کند تا امام را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. بازرگان ابتدا این پیشنهاد را پذیرفت، اما البته راه به جایی نبرد و اصل تاریخ ساز «ولایت فقیه» به قانون اساسی راه یافت، اما این ماجرا، تابلویی همیشگی از بی اعتنایی نهضت آزادی و رهبر آن را به اصول ضروری اسلام و ضروریات مردم سالاری ترسیم کرد. حسرت خوردن از عدم استمرار حیات چنین حزبی، آن هم از سوی کسانی که دو دهه بعد پرچم «اصلاح طلبی» را بلند کرده بودند، یکی از طنزهای ماندگار تاریخ سیاسی معاصراست البته اشتباهات بازرگان محدود به این موارد نبود بودجه وکمک نظامی به جدایی طلب های کردستان کسر خدمت سربازی از دوسال به یک سال وتخلیه پادگان هاکه ارتش امریکا وعراق به آن پی بردند اشاره کرد.
نظر امام خمینی راجه به دولت موقت:
امام خمینی شخصاً نظر مثبتی بر نخستوزیری بازرگان نداشتهاند. با این حال امام خمینی خود را مبرای از مسئولیت این اشتباه نمیدانستند. ایشان در سخنرانی ۲۹/۵/۱۳۵۹ به تشریح این اشتباه پرداختند و علت آن را نداشتن تجربه دانستند که علت اساسی آن بود که «ما دو دسته بودیم یک دستهمان از مدرسه آمده بودیم و یک دستهمان از خارج آمده بودیم. نه ما (مدرسهایها) تجربه انقلابی داشتیم و نه آنها (خارجنشینها) روح انقلابی را» به این جهت «دولت موقت را قرار دادیم و خطا کردیم. از اول باید یک دولتی که قاطع باشد و جوان باشد تا بتواند مملکت را اداره کند» انتخاب میکردیم. امام خمینی درعینحال به ناچاری و عدم آشنایی نیروهای انقلاب نیز در این انتخاب اشاره کردند و فرمودند: «منتها آن وقت ما نداشتیم فردی را که بتوانیم، آشنا نبودیم(به دلیل تبعید ۱۵ ساله از ایران) تا بتوانیم انتخاب کنیم. انتخاب کردیم و خطا شد.» امام خمینی در این سخنرانی مسئولیت این اشتباه را پذیرفتند و فرمودند: «ما یا مقصریم یا قاصر و در هر دو جهت آن در پیشگاه ملت جواب باید بدهیم و10 سال پس از پیروزی انقلاب می فرمایدهمچون گذشته اعتراف میکنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست ها وامور مهمه ی کشور به گروهی که عقیده خاص و واقعی به اسلام ناب نداشته بودند اشتباهی بود که تلخی آثار آن از میان امام در قضیه منتظری میگوید والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. والله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. والله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»
او بعد از کنارهگیری از پست اجرایی، در اولین انتخابات مجلس نامزد نمایندگی شد و به نمایندگی از مردم تهران در قالب فراکسیون اقلیت به مجلس راه یافت.
ریاست موقت مجلس اول شورای اسلامی، ابتدا بر عهده یدالله سحابی، با نایب اولی مهدی بازرگان بود ولی در ادامه و پس از تصویب اعتبارنامهها، انتخاب هیئت رئیسه دایم صورت گرفت و اکبر هاشمی رفسنجانی عهده دار ریاست مجلس شد
نطق پیش ازدستور بازرگان واعتراض به اعدام منافقین
در شرایطی که منافقین دچار بحران روانی و شکست بزرگ اجتماعی و تبلیغی شده بود و عملاً در بن بست گرفتار آمده بود، موضع گیری نا به هنگام و غیر منتظره مهدی بازرگان در مورد سازمان که موجب برانگیختن واکنش ها و بازتاب های سیاسی و تبلیغی شد، بسیار عجیب و سؤال برانگیز بود. در حالی که فضای اجتماعی بعد از 30 خرداد و به ویژه در پی شهادت مظلومانه شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور، به شدت علیه بازرگان و نهضت آزادی بود و افکار عمومی آنان را به نوعی شرکای سیاسی و سهیم در جرایم سازمان می شناختند، ، انتظار می رفت که از سوی شخص بازرگان، سخن یا اقدام تحریک آمیز جدیدی بروز نیابد.
او نسبت به اعدام منافقین اعتراض کرد. وی دستگیر شدگان یا کشته شدگان عضو سازمان را “نونهالانی توصیف کرد که جگر گوشگان و پرورش یافتگان امید این مملکت بوده اند،عاشق وار و یا دیوانه وار، فداکار یا گناهکار در طاس لغزنده ای افتاده اند.”وی ضمن رد اتهام این که محاربان علیه نظام آمریکایی اند، اعضا و هواداران سازمان را “جوانان جانباز” خواند که نمی توان آنها را “مزدور” دانست!
در بهار سال 63، مهندس بازرگان اقدام به چاپ کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» نمود. کتابی که در آن مواضع ایران در جنگ را زیر سؤال برده بود. با این حال، اعضای این گروه به همین امر بسنده نکردند و با مصاحبه با رسانههای غربی و ضد انقلاب سعی کرند تا خط ایجاد شبهه در جنگ را از طریق این رسانهها در جامعه القا کنند. برای همین، در سال 63 و 64، شاهد تیتر شدن مصاحبههای اعضای نهضت آزادی علیه دفاع مقدس در رسانههای ضد انقلاب و بیگانه هستیم.
او تا پایان عمر خود در تمام دورههای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ثبت نام کرد اما پس از دوره اول مجلس همواره از سوی حاکمیت رد صلاحیت میشد
بازرگان در دوسه سال آخر عمر خویش در بخشی از افکار گذشته خود در باب اثبات پیوند نزدیک دین و «ایدئولوژی»، تجدید نظر کرد و به این باور رسید که «ادیان توحیدی الهام شده از طرف خالق عزیز حکیم، قطعاً نظر و اثر در شئون دنیایی و انسانی دارند ولی از یک افق دیگر و برای منظوری غیر از جوابگویی و حل مسائل و مشکلات دنیایی انسانها آمده اند». «آخرت و خدا، هدف بعثت انبیا» دربرگیرنده دیدگاههای اخیر اوست. از تأمل در دلایلی که وی برای تبیین نگرش جدید خود اقامه میکند، می توان دریافت که تلخکامی وی از تجربه نافرجام دولت موقت و نظر انتقادی شدید وی نسبت به جانشینان خود در جمهوری اسلامی در این تجدیدنظر بی تأثیر نبوده است.
مهدی بازرگان در ۳۰ دی ۱۳۷۳ خورشیدی در ضمن سفر درمانی، در ژنو درگذشت و بعد از انتقال پیکر او به تهران و تشییع از مقابل حسینیه ارشاد، در قم دفن شد. بنا به وصیت بازرگان، پیکرش در مقبره بیات در نزدیکی آرامگاه فاطمه معصومه و در کنار والدین و برخی از اقوامش به خاک سپرده شد.
یادگار امام در نامهای به آیتالله پسندیده مینویسد: ملیگراها با برادر، امام، مرجع تقلید و رهبر شما سر ناسازگاری داشتند و دارند. اینها دل امام راحلمان را خون کردهاند و آدمهای بیدینی هستند
منبع: گروه تاریخ اندیشه معاصر
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر به عنوان مهمان