خلاصه ماشینی: "حال پرسش اساسی این است که آنچه محمدبن عبدالوهاب و هواداران او در سده دوازدهم مطرح کردند، آیا واقعا احیای مجدد شیوه سلف بود؟ به بیان دیگر، آیا جریان وهابیت را میتوان امتداد همان فراگردی دانست که از احمدبن حنبل آغاز گشته بود و ابنتیمیه آن را با تغییراتی احیا نموده بود؟ همانگونه که وهابیان، وهابیت را نه نحلهای جدید، بلکه همان مذهب سلف صالح میدانند و از اینرو، خود را «سلفیه» مینامند، زیرا آنان مدعیاند که در اعمال و افعال خود، از سلف صالح، یعنی از اصحاب پیامبر اکرم( و تابعین آنان پیروی میکنند. 233 ابوزهره در باره سلفیان مینویسد: آنان در چهارم هجری ظهور کردند و از حنبلیان بودند و چنین میپنداشتند که تمام آرایشان به امام احمدبن حنبل منتهی میشود، همان کسی که عقاید سلف را زنده کرد و در راه آن جنگید؛ سپس در قرن هفتم ظهور تازهای یافتند و شیخ الاسلام، ابنتیمیه این گرایش را دوباره زنده کرد و در فراخوانی به آن بسیار کوشید و مسائل دیگری را به آن افزود که اوضاع آن دوران او را به اندیشیدن در باره آنها واداشته بود؛ سپس در قرن دوازدهم هجری در شبه جزیره عربستان محمدبن عبدالوهاب این اندیشه را زنده کرد که وهابیان همچنان تا امروز منادی این افکارند و برخی از عالمان مسلمان نیز با شور و هیجان به حمایت از آن برخاستهاند."
برای دریافت مقاله از اینجا دانلود کنید.
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر به عنوان مهمان