«ولید کاصد الزیدی» در کتاب خود با عنوان «اسلامگرایی افراطی در اروپا»، وضعیت جهادگرایان فرانسوی در منطقه غرب آسیا را بررسی می¬کند. «مرکز عربی مطالعات و پژوهش¬های سیاسی» به تازگی این کتاب را (با فهرست و منابع) در 208 صفحه، در قطع کوچک منتشر کرده است.
نویسنده به رشد پدیده «اسلام گرایی افراطی» در اروپا و بهويژه در فرانسه میپردازد و وضعیت جهادگرایان فرانسوی که در عراق و سوریه میجنگند را برجسته میکند. پرسش این پژوهش، تلاش برای يافتن پاسخ چند پرسش است. برخی از اين پرسشها عبارت است از:
جهادگرایان افراطی را در اروپا و بهويژه در فرانسه چه کسانی تشکیل میدهند؟ مراکز توجه تروریسم افرطی و منابع تغذیه آن در منطقه غرب آسیا چیست؟ بازگشت جهادگرایان افراطی پس از مشارکت در نبرد به زادگاهشان چه پیامدهایی به دنبال دارد؟
انحصار حقیقت
این کتاب یک مقدمه، چهار فصل و یک خاتمه دارد. فصل اول به توضیح اصطلاحات و مفاهیم اختصاص دارد. «الزیدی» تعاریف مختلفی از اصطلاحات و مفاهیمی که امروزه در سخنان غربیها بهکار میرود را ارائه میکند. برخی از این اصطلاحات عبارتند از: «اسلامگرایی»، «اسلامگرایان»، «جهاد» و «جهادگرایان».
نویسنده چنین نتیجه میگیرد که «اسلامگرایی» تلاشی است برای سیاسی کردن نمادها و سنتهای دینی و استفاده ایدئولوژیک از آنها؛ زیرا:
«بنیادگرایان افراطی ادعا میکنند که حقیقت مطلق و کامل در انحصار آنان است و در این اعتقاد، به زمینههای انقلابی جنبشهای ایدئولوژیک توتالیتارسیم (استبدادی و دیکتاتوری) در غرب شبیه است و با هیچگونه تحلیل جایگزینی از واقعیت سازگار نیست. این مسئله باعث میشود که جریان توتالیتر و سلطهطلب برای اداره سیستم جامعه رشد کند؛ چیزی که پیادهسازی آن از این بُعد، به مذاق افراطگرایان خوش میآید».
تطبیق و همسانسازی یا تکثرگرایی در فرهنگ؟
محقق در فصل دوم با عنوان «پیدایش اسلام در اروپا و نقش مهاجران مسلمان»، پرسشی اساسی مطرح میکند: آیا این اسلام، اسلامی اروپایی است، یا اسلام در اروپا اینگونه است؟ سپس با بازگویی تاریخ هجرت مسلمانان به اروپا و شکلگیری گروههای افراطی در میان مهاجران مسلمان، در جستوجوی یافتن پاسخهایی برمیآید و مینویسد:
«برای ذوب شدن مسلمانان در دو جامعه فرانسوی و انگلیسی، دو برنامه و طرح اجرا شده است: طرح یکسانسازی که در فرانسه اجرا شده و طرح فرهنگهای گوناگون که در انگلیس به اجرا درآمده است».
سپس در توضیح این مطلب مینویسد:
«طرح نخست به معنای وجوب ذوب مسلمانان در فرهنگ فرانسه است. این طرح از سنتهای دولت «یعقوبیه»[1] به شمار میرود که بر تکفرهنگی ملتها تأکید دارد؛ زیرا فرهنگهای گوناگون در یک جامعه، در مقایسه با سنتهای جامعه یعقوبی در فرانسه، تهدیدی برای وحدت امت به شمار میرود. اما طرح دوم که در انگلیس اجرا شد، حضور فرهنگهای گوناگون در جامعه انگلیس را مجاز میداند، تا گوناگونی فرهنگها به غنیشدن جامعه منجر گردد».
«الزیدی» در این فصل به استراتژی جهادگرایان اروپایی و گرایشهای آنان نیز میپردازد و در پی یافتن تعریفی از جهادگرایان اروپایی و استراتژی جدید آنان برای حمله به اروپاست. همچنین دلایل پیوستن اسلامگرایان افراطی به گروههای تروریستی را نیز بیان میکند. برخی از این دلایل عبارتند از: آسانی سفر به سوریه و عراق؛ وجود شبکههای داخلی باتجربه برای پشتیبانی؛ جذابیت دینی ـ تاریخی؛ احساس دشمنی با شیعه؛ نقش مساجد و ائمه جماعت؛ نقش زنان. وی همچنین به بررسی نقش اینترنت در جذب این افراد نیز میپردازد.
اسلامهراسی و ابزارهای دیگر
«الزیدی» در فصل سوم، پیدایش افراطگرایی اسلامی در فرانسه و سرازیر شدن اسلامگرایان به منطقه غرب آسیا را بررسی میکند. وی در راستای پیدایش افراطگرایی اسلامی در فرانسه و دلایل ظهور و بروز گروههای افراطی به عوامل زیر میپردازد:
اسلامهراسی؛ تبعیض نژادی؛ ظلم، به حاشیه رانده شدن؛ عامل اقتصادی؛ رواج بیکاری؛ فقدان تفکر و ایدئولوژی و بیتوجهی به مسائل اصلی؛ نقش آموزش و سبکهای پژوهشی.
وی مینویسد:
«شاید وجود رویکردهای بسیاری با هدف جلوگیری از ادغام در جامعه فرانسه، به پیادهسازی سیاست اسلامهراسی و موافقت با تبعیض نژادی منجر شده باشد؛ چراکه برخی از نویسندگان مسلمان عرب، در تحقق عملیات ادغام تأثیری منفی بر جای گذاشتهاند».
نویسنده همچنین مطالعهای دقیق درباره اسلامگرایان افراطی در فرانسه انجام داده و نسلها، شخصیتها، گروهها، جوامع، رفتار، گفتار و ایدئولوژی آنها را بررسی میکند. او شیوههای آمادهسازی، جذب، نقشها و فعالیتهای جهادگرایان فرانسوی در میدانهای نبرد سوریه و عراق را به صورت مفصل بررسی کرده و توضیح میدهد:
«میبینیم که بیشتر جهادگرایان فرانسوی که در این منطقه میجنگند، از شناخت عمیق دینی بیبهرهاند، یا به تازگی به اسلام روی آوردهاند و مسائل عقیدتی را یا از برخی از ائمه جماعت محلی، یا با سفر به بلژیک و هلند، یعنی جایی که شیوخ افراطی سکونت دارند، به دست آوردهاند. اینترنت نیز در افراطگرایی عدهای دیگر نقش مهمی ایفا میکند؛ زیرا نوجوانان گاهی از طریق شبکههای اجتماعی و اتاقهای گفتوگو جذب میشوند و گاهی از طریق تماس شخصی با فردی که به این گروهها جذب شده و اظهار میکند که برای جهاد افراطگرایانه آماده است. محافل سلفی در فرانسه نیز به جذب نیرو میپردازند».
سیاستهای غیراستاندارد
عنوان فصل چهارم و در واقع فصل پایانی «سیاستهای فرانسه برای مقابله با پدیده جهادگرایان فرانسوی» است. نویسنده در این فصل، سیاستهای فرانسه در برابر جهادگرایان را تجزیه و تحلیل میکند و سیاستهای ادغام و جلوگیری از تندروی، پیگیری فعالیتهای گروههای تروریستی در شبکههای اینترنتی و نظارت بر آن، تصویب آییننامههای قانونی برای محاکمه جهادگرایان و مقابله با خطرات ناشی از بازگشت اسلامگرایان افراطی به فرانسه را استراتژی فرانسه برای برخورد با تشکیلات تروریستی و افراطگرای «داعش» برمیشمرد. وی مینویسد:
«زمانی که سیاستهای یکپارچهسازی فرانسه که از چندین دهه پیش آغاز شده را ارزیابی میکنیم، درمییابیم که این سیاستها در سطحی نیست که عربها و بهویژه مسلمانان بپذیرند؛ زیرا آنان همواره به درستی این سیاستها، تداوم و تحقق موفق آنها در آینده مطمئن نیستند. شاید توجه به این مسئله، در جلوگیری از افراطگرایی و تندروی مهم و سرنوشتساز باشد».
راهحل، میانه روی است
نویسنده در پایان کتاب، چشمانداز و راهحلهای پیشنهادی را در قالب فرضیههایی ارائه میدهد. این فرضیهها موارد زیر را بررسی میکند:
راههای جلوگیری از خطرات اسلام افراطی در اروپا و بهویژه در فرانسه؛ ماهیت ابزارهای مؤثر برای متوقف ساختن رشد فزاینده فعالان افراطگرا در غرب؛ راههای جلوگیری از گسترش و امتداد حرکت آنان به سمت مکانهای بحرانزا در منطقه غرب آسیا؛ راههای کاهش احتمال انجام حملات تروریستی ـ تکفیری توسط افراطگرایان.
او در توضیح این فرضیهها مینویسد:
«برای نابودی تروریسم روبهرشد در جهان و بهویژه در منطقه غرب آسیا، باید دلایل رشد و پرورش تروریسم بررسی شود و منابع پایداری و صدور آن شناسایی گردد. گذشته از این، جلوگیری از گسترش و افزایش انتشار اسلامگرایی افراطی و بنیادگرایی ایجاد شده در غرب، وظیفهای یکجانبه نیست؛ بلکه وظیفهای انسانی است که باید تمام کشورهای جهان برای انجام آن همکاری کنند. شاید بهترین راه حل برای مقابله با این پدیده، همان گرایش به سمت اسلام میانهرو باشد. از سوی دیگر باید نسبت به بیدار ساختن جوانان مسلمان دستبهکار شد تا از افتادن در ورطه افراطگرایی و تروریسم در امان بمانند؛ همان اتفاقی که برای اسلامگرایان غربی ازجمله فرانسویها پیش آمد و تفکرات افراطی، آنان را به دام افراطگرایی افکند؛ سپس به آسانی در نقاط مختلف جهان بهویژه سوریه و عراق به نبرد برخاستند».
درباره نویسنده
«ولید کاصد الزیدی» پژوهشگر عراقی و دکترای فلسفه با گرایش تاریخ سیاسی است. او به تدریس در مقطع تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم اجتماعی در پاریس مشغول است. برخی از تألیفات وی عبارت است از: سیاست فرانکوفونی در مورد جهان عرب؛ شرقشناسی و اسلام؛ جستاری در ادبیات گوته؛ سیاست فرهنگی فرانسه؛ بررسی وضعیت لبنان در سالهای 1959ـ 1986.
منبع: پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی و جریان های سلفی
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر به عنوان مهمان